A SIMPLE KEY FOR داستان های واقعی UNVEILED

A Simple Key For داستان های واقعی Unveiled

A Simple Key For داستان های واقعی Unveiled

Blog Article

شعر ترکی امام حسین (اشعار سوزناک ترکی آذری درباره سید الشهدا)

و این درحالی بود کـه افراد سفارت و تبعه ان کـه اهل سنّت بودند ، برای نماز بـه ان مسجد می آمدند.

بردگان دیگر، از ترس اینکه آقای وودراف (که زنده مانده بود) آن‌ها را به‌عنوان شریک جرم بپندارد، کلویی را از درخت آویزان کردند.
مجله
او متوجه شد که این در واقع تصویر شخصی است که در زمان گرفتن عکس حضور نداشته است.

شاید ناراحت کننده‌ترین موضوع، این واقعیت باشد که همسر و سه دختر هامفریس تصمیم گرفتند این کار را انجام دهند: او را در ملک تنها گذاشتند.

اگر این مطلب را دوست داشتید، پیشنهاد می‌کنیم که مطلب زیر را هم مطالعه کنید

دکتر چند لحظه فکر کرد و گفت: خب… بذار یه داستان برات تعریف کنم.

مردم شهر به تایر برچسب شیطان‌پرستی زدند. او ظاهراً خود را از درختی در حیاط خلوت حلق‌آویز کرد. گفته می‌شود که پرون‌ها توسط روح او مورد حمله قرار گرفتند.

بعد از این ماجرا پدرم؛ من و خواهرم را از اراک به تهران نزد خانواده‌اش برد ولی چون آنجا هم کاری برای پدرم نبود به پیشنهاد مادربزرگم به ساوه و خانه دایی پدرم رفتیم و در یک اتاق کوچک ساکن شدیم اما خواهرم تهران ماند تا پیش‌دانشگاهی‌اش را تمام کند. من با پدر همراه شدم و یک سال از درس عقب ماندم.

در نهایت، هیچ قصد بدخواهانه‌ای از طرف این ارواح ادعا شده، گزارش نشده است. به‌هرحال، آن‌ها رفتار مهربانانه‌ای با بازدیدکنندگان داشته‌اند.

ما برای هم احترام زیادی قائل بودیم اما به چشم پسرعمو دخترعمو به هم نگاه می‌کردیم و اصرار بزرگ‌ترها هم نتوانست شوقی در ما ایجاد کند و تا همین الان هم حس زن و شوهری نسبت به هم نداریم.» پرسیدم آیا قبل از ازدواج به پدرهایتان گفتید که اصلا حس خاصی به هم ندارید؟ رامین پاسخ داد:«به آنها گفتیم ولی تصمیم‌شان را گرفته بودند. ما متعلق به قومیتی هستیم که پدران بسیاری از تصمیم‌ها را بدون در نظر گرفتن نظر بچه‌ها می‌گیرند و بچه‌ها قدرت ایستادن در برابر رای آنها را ندارند.

گفته می‌شد که قصد سارا وینچستر این بود که خانه‌ای بسازد که بتواند ارواح را گیج کرده و از او در برابر آن‌ها محافظت کند. وینچستر هرگز نیت واقعی خود را برای این خانه تایید نکرد، اما معماران گفتند که در طول ساخت‌وساز، جلسات روزانه داشتند.

اگر هر یک از این گزارش‌ها درست باشد، پس شاید عدم تمایل هامفریس به ترک مسافرخانه، واقعاً بخش وحشتناک این داستان ارواح باشد.

او در دهه ۱۵۰۰ در آتش سوزانده شد و اکنون گفته می‌شود که اتاقی که زمانی در آن اقامت داشت (که به درستی «اتاق جادوگر» نامیده شد) را تسخیر می‌کند.

Report this page